یه زمانی
ادما به جای شماره به هم دل می دادند،
قدیما اگه کسی به پای کسی می نشست، بهش می گفتن با وفا نه سیریش
اون وقتا برای موندن اونی که دوسش داری در کنارت
باید "قلب" می دادی،نه "بدن" ...
باغلانی پیرم ، که به غیر از " گلها" از همه دلگیرم
کوله ام غرق غم است ، آدم خوب کم است
عده ای بی خبرند ، عده ای کور و کرند و گروهی پکرند
دلم از این همه "بد" می گیرد
و چه خوب است..
ادم می میرد...
رنگ از رخسار گندم رفته است
دوستی از یاد مردم رفته است
ننگ دیگر در بین مردم ننگ نیست
آئینه با آئینه یکرنگ نیست